هفته سوم از ماه19
شما دیگر میتوانید کودک نوپای خود را با خواندن برای مدت طولانی در یکجا سرگرم کنید .درخواست از فرزند خود برای پیدا کردن یک نقطه و یک شی در کتاب راه خوبیست برای اینکه شما متوجه بشوید او چه قدر میفهمد . اگر او نتواند کلمات را واضح بیان کند نگران نباشید اگر واژگان او بین 10 تا 50 عبارت است در این مرحله از سن کاملا طبیعی است. ...
این روزهای دخترک شیرین من
این روزهای یدونه من به بازی و شیطونی و تفریح و شبربن زبونی و خرابکاری میگذره یعنی حال و هوای همه خونه هایی که اگر یدونه مثل یدونه من داشته باشن اینجوریه البته اگر داشته باشن چون روشای من یدونست روزی یکبار کل چند هزار و اندی عکسهایی که ازت گرفتم رو میبینم و دلتنگ روزهای گذشته میشم و یه وقتی بارونی که چرا انقدر زود گذشت لحظه هایی که تلاش برای چرخیدن و سینه خیز رفتن و چهار دست و پا رفتن میکردی این روزها همش یاد پارسال میکنم یاد روزهای پر اضطراب گرفتن جشن های عزیزم روزهایی که با همه مشغله و بی خوابی ها و دست تنهایی شب بیدار میموندم تا بتونم تک تک کارهای جشنت رو خودم با عشق انجام بدم شاید گرفتن جشن هایی که برات گرفتم به دل بعضی ها خو...
هفته دوم از ماه 19
آیا شما به کودک نوپای خود اجازه میدهید در کارهای روزمره به شما کمک کند؟ این یک راه بسیار خوبی برای آموزش مسئولیت های به او و القای عادات خوب برای آینده است . شما ممکن است دریابید که کمک او باعث می شود کارها بیشتر شود یا ممکن است مدتی طول بکشد تا هر چیزی انجام شود . برای جلوگیری از سرخوردگی ، صرفه جویی در وظایف مهم زمانی که کودک نو پا در خواب است کارها را انجام دهید. هنگامی که او در اطراف شما است ، اجازه دهید کمک کند با کارهای کوچک مانند قرار دادن فنجان های پلاستیکی و کاسه خود به داخل ...
هفته اول از ماه 19
ممکن است هنگامی که شما از کودک نوپا خود سوالی میکنید او با سرعتی که میتواند فرار کند یا با کشیدن جیغ شما او با عجله به عقب برود در این سن کودکان نسبت به خطر بی اعتنا هستند بنابراین نیاز است شما مراقبت بیشتری انجام دهید و کودکان را نسبت به اتومبیل و دوچرخه و سگ محافظت نمایید . آنها بیشتر از قبل علاقه به پرسه زدن و راه رفتن دارند. ...
واکسن 18 ماهگی+ چکاب 18 ماهگی + دندان 15
از دو ماه پیش که رفتیم چکاب 16 ماهگیت رو انجام دادیم برای دیروز وقت معاینه 18 ماهگیت رو گرفته بودم و قصد داشتم واکسنت رو هم صبحش بزنم که اگر خدای نکرده مشکلی پیش اومد دیگه معطل گرفتن وقت از دکترت نشیم برای همین دیروز صبح خودت ساعت 7:30 از خواب بیدار شدی انگار خبر داشتی قراره اوفت کنیم یا به قول خودت که به آمپول میگی باپا ، باپات رو بزنیم روزهایی که میخواهیم واکسنت رو بزنیم و حاضرت میکنیم و تو هم خیلی خوشحالی که داری اول صبح میری ددر عذاب وجدان میگیرم احساس میکنم دارم بهت خیانت میکنم که بهت میگم داریم میریم ددر و بعد میریم اوفت میکنیم خدا رو شکر که دیگه تا 6 سالگیت راحتیم اون موقع هم برای خودت خانومی شدی و دیگه احتیاج...
هفته اول از ماه 18
امروز ایمیل هفته اول از ماه ١٨ رو از بی بی سنتر دریافت کردم و خوشحال شدم که مهر تاییدی بود رو ی حرفهای بقیه دکترها ، که بچه ها از ٢٤ ماهگی به بعد قدرت و توانایی نگهداری دستشویی را پیدا میکنن و تا ٣٥ ماهگی برای دخترها اگر توانایی کنترل ادرار و مدفوع خودشون رو نداشته باشن امریست طبیعی و بعد از اون باید به فکر علتش بود و اینکه به این کار نباید خیلی اصرار کرد اگر بچه مقاومت کرد این قضیه رو به چند ماه بعد موکول کنیم . حالا من ٢ هفته ایی هم این کار رو انجام میدم اگر نشد میزارم برای بعد از عید که ٢٦ ماهت میشه و هوا هم خوبه. ممکن است کودک نو پا علاقه به توالت اطراف ، اگر او دارای یک خواهر ...
هفته 3 از ماه 17
کودک نو پا ممکن است با یک زبان خاص خود صحبت کند و به نظر می رسد شما برای درک او نیاز به یک مترجم دارید. زمانی که شما واقعا نمی توانید کشف آنچه که او میگوید را داشته باشید ، سعی کنیدیک حدس بزنید و به او بگویید بزار حدس بزنم چی میگی به جای اینکه بگویید : " من نمی توانم شما را درک کنم ." این فقط باعث می شود او احساس نا امیدی بکند . ...
نگهداری به سبک پدرانه + بوستان مینیاتور
پنجشنبه گذاشتمت پیش بابا محمد تا بازم به نام خودم ولی به کام شما برم خرید ، یعنی قصدم خرید برای خودم بود ولی با کیسه هایی پر از خرید برای شما برگشتم خونه . و با چهره گل گلیت روبرو شدم که فکر میکردم فقط همین بوده ولی بعد از اینکه عکسهای دوربین رو نگاه کردم دیدم حسابی در نبود من بهتون خوش گذشته ، عمه حمیده و نگار جون هم اومده بودن پیشتون و حسابی در و دیوار و سرامیک و لباسهاتون رو رنگی کرده بودین . صبح که میخواستم برم بابا ازم سوال کرداگر این رنگ انگشتی ها رو روشا بخوره اشکال داره اگر روی دیوار بریزه یا روی مبل پاک میشه نگو داشته به شیطنت های بعدش فکر میکرده بعد از ظهر هم به پیشنهاد من با عمه حمیده و عمه مینا و عمو ح...
آخر هفته های آخر خرداد
عشق یدونه من، این روزها که هوا خیلی گرم نیست زیاد میریم بیرون چون دو هفته دیگه ماه رمضانه و بابایی روزه میگیره دیگه حوصله بیرون رفتن نداره و بعد از اون هم هوا گرم میشه برای همین این هفته تصمیم گرفتیم بریم دشت هویج . زنگ زدم به مامان جونینا که با اونها بریم ، بماند که قرارمون ساعت ١١ بود و این تعارفهای مامان جون باعث شد ساعت ٢:٣٠ از خونه بیایم بیرون چون براشون مهمون میومد و مامان جون هم نگفته بود میخواهیم بریم بیرون و ما باید صبر میکردیم تا مهمونشون بره و بعدش بریم خلاصه که تا لواسان رفتیم و اونجا پرسیدیم که چه جوری بریم دشت هویج گفتن باید ماشینتون رو توی لواسان پارک کنید و ٢ ساعت پیاده روی کنید و ما هم چون با وجود اسباب و اثاثیه نمیتو...